بنگر
گذری به باورها و پذیرفته های عام و خاص و آغاز پروسه ای از بحث و تبادل نظر موضوعات سیاسی اجتماعی فرهنگی و .بنگر
گذری به باورها و پذیرفته های عام و خاص و آغاز پروسه ای از بحث و تبادل نظر موضوعات سیاسی اجتماعی فرهنگی و .گذری بر شکل گیری مقاومت در هرمزگان
سالهای آغازین عمر حکومت الهی در ایران با مخالفتهای پی در پی دگرگونه اندیشان ایرانی از طیفهای مختلف اجتماع توأم پود .در هرمزگان نیز مثل دیگر نقاط ایران مردم خصوصآ جوانان که خود سهم بسزایی در کنارزدن حکومت شاهنشاهی از صحنه سیاست ایران داشتند مغایرتی اساسی در تحقق شعارهای صنفی ،سیاسی خود و اصول اعتقادی حکومت جدید دیدند و براورده شدن ارزوهای خود را که جز ازادی و رفاع اجتماعی برای انسانها و برابری فردی انسانها در مقابل قانون جدا از جنسیتشان نبود، در مرزهای فکری وایدولوژیکی حکومتداران اسلامی ناممکن می دیدند .ازاینرو هرکدام بنا به دلیل فردی و اعتقادی خود همدیگر را پیدا کرده وبا ایجاد هستهای گوناگون به مقاومت در مقابل اندیشهای واپسگرای حاکمان جدید پرداختند.
دوهسته عمده و فعال سال های۵۸−۵۹ که فعالیت انان عمدتأ مجزا ولی درارتباط دورادور با یکدیگر ادامه داشت هسته هرمزگان وهسته سیاهکل بودند .
هسته هرمزگان که تشکیل شده پود از عزیز پوراحمدی−علیرضا قاسمی −محمود یوسفی پور− حسین رکنی
هسته سیاهکل نیز تشکیل شده بود از فتح الله فربد− قنبر پیشدست −محمد رمضانپور − سعید اسکندری− ناصر خالصی .البته دیری نپایید که جوانان زیادی به صف انها در مقابله با اجهاف وجهل دینداران حاکم پیوستند.
هسته هرمزگان در ارتباط تشکیلاتی با حرمتی پور .توسط عزیز پوراحمدی وعلیرضا قاسمی بودند و از کانال اودر هماهنگی با دیگر نقاط ایران قرار می گرفتند .هسته سیاهکل با شخص دیگری از تشکیلات تازه منشعب چریکهای فدایی خلق ایران در ارتباط پودند ورهنمودهای هماهنگی گرانه از او دریافت میکردند...........
چریکهای فدایی خلق که تازه از گرد انشعاب رهایی یافته بود سعی در جمع اوری نیروهای همفکر خود کرد واز اینرو سازماندهی مجددی را اغازنمود لازم به اشاره است که عمده ترین نیروهایی که از چریکهای فدایی خلق ایران حمایت بعمل اوردند در استان هرمزگان و چندین شهر های شمالی حوالی سیاهکل بودند که البته انها در زبان سیاسیان انروزها په گروه اشرف معروف پودند.
در پی این شکل گیری جدید سازمانی پود که از تهران نماینده ایی برای سروسامان دادن به پریشانی نیروها ویکدست کردن فعالیتهای سیاسی در هرمزگان په این منطقه اعزام شد ، پس از آن بود که فعالیت این دو هسته کاملاً مستقل از یکدیگر به یک کانال هدایت شد، افراد این دوهسته در دو فرم سیاسی و نظامی به فعالیتهای حرفه ایی پیوستند
اتفاقات و خیزشهای صنفی،سیاسی سالهای ۵۸ در بین عمدتاً دانش آموزان وبعضاً معلمان تعلیقی و برخودهای خشمانه وبیرحمانه مسولان حکومتی منطقه در مقابل خواستهای صنفی سیاسی این جوانان ضرورت اتحاد بین جوانان نو اندیش را فزونی بخشید . .ایجاد جنبش دانش آموزی ۱۹ بهمن درهمین راستا بود
پا اوج گرفتن مخالفتها وعریانتر شدن چهره زشت حکومت روز بروز بر تعداد جوانان که په صفوف مخالفین سرکوپ وارعاب رژیم می پیوستند افزوده می شد
خشونت برگ بازنده ئی خداداران حاکم بر ایران
انتقاد وافشاگری روشهای مبارزاتی هستند که همواره از طرف مبارزین ومخالفین سیاسی در اکثرکشورهای دنیا برای بهتر سازی و تغیر عناصر حاکم بکار گرفته شده اند . اما این حربه های مبارزاتی واعتراضی در فضایی عملکرد واقعی میابند که در قانون اساسیشان به همه شهروندان آن آب وخاک جدا از اعتقادات مذهبی وسیاسی شان حقوق برابری در نظر گرفته شده است و همگی در برابر قانون یکسان وبرابرند .افشاگری فقط دراینگونه اجتماعات که بر معیارهای دمکراسی مدنی استوارند وسیله کار سازیست نه در جوامعی که بنیاد بقای حکومتی شان استوار است بر تزویر وریا و دروغ و روایت و حدیث.
دولتها ی خودگامه و بی ریشه ایی چون حکومت اسلامی ایران که هیچ گونه همسویی وهمخوانی با منشورهای شناخته شده بین المللی حقوق بشر ندارند از بکارگیری اینگونه حربه های ضد اخلاقی وضد بشری هیچگونه دریغی که ندارند هیچ بلکه بکارگیری اینگونه ترفندها درسیاست روزمره خود را نیز از چشم جهانیان پنهان نمی دارند از حلق آویز کردن و سنگسار انسانها تا منع کردن جوانان از ادامه تحصیل وکسب وکار شیو هائی است که همواره از طرف سردمدارا حکومت الله در ایران بمرور بکار گرفته شده و خبر اینگونه جنایات علیه شهروندان ایران نیز با افتخار تمام در رسانه های گروهی مملکت با این هدف باز تاب یافته است که اندک جرعتی که هنوز هم نزد ایرانیان باقی است در انان از بین ببرند و هر روز سقف تحمل انتقادات در ایران را پائین تر می آورند .
برای کسانی که قانون اساسی حکومت اسلامی ایران را خوانده باشند یقیناً جای هیچگونه تعجبی باقی نخواهد ماند از اینکه دولتمردان وزنان ایران برای قلع وقم اندیشه و علاقه دست به هر کاری میزنند واز هیچ جنایتی اباء ندارند و میدانند وآگاهند که اینگونه اقدامات هیچگونه تضادی با کلیت قوانین اساسی ومدنی حکومت الله ندارد
اگر هنوز کسی هست که اندک شکی نسبت به این موضوع دارد به اینه تاریخ نظری بیاندازد تا قضیه دستگیرش شود الزاماً هم نباید ادم از تیزهوشی و ذ کاوت خاصی برخوردار باشد تا پی به عمق جنایات نمایندگان مسلمین در ایران ببرد
حربه تهدید وارعاب در هیج زمان ومکانی کارایی خود را از دست نداده ونمی دهد تهدید به مرگ ویا محروم کردن آدمها از حقوق فردی واجتماعی میتواند بسیار کار ساز واقعه گردد ،و این درست آنچیزی است که دولتمردان ایران بدان مبادرت می ورزند. جنایات مجرمین حکومتی وقانونگذاران انها امروزه بر کسی پوشیده نیست به سیاه چال انداختن هزران دخنر وپسر بیگناه ، شنکجه کردن انان وکشتار مردان وزنانی که هیچ جرمی مرتکب نشده بودنند و نیستند را نباید بدست فراموشی سپرد .
